باوفا! مهر تو اندر جان ماست
زندگی بی دوستی زندان ماست
کم بزن آتش دل بی تاب را
یاد خوبت روز و شب مهمان ماست
♥♥♥
اگر تنهایی ام چشم مرا بست / اگر دل از تنم افتاد و بشکست
فدای قلب پاک آن عزیزی / که در هر جا که باشد یاد ما هست
باوفا! مهر تو اندر جان ماست / زندگی بی دوستی زندان ماست
کم بزن آتش دل بی تاب را / یاد خوبت روز و شب مهمان ماست
به یادم باش که دریادم بمانی / که ما با هم رفیق بودیم زمانی
گذشته ها اگر رفت و گذشتند / ولی در قلب من باز هم همانی
تو ناخدای عشقی ، من ساحلی غریبم / لنگر بزن مسافر ، من خاک هر رفیقم
چو گل های شقایق داغدارم / بیا پروانه شو بنشین کنارم
بشو مرهم به زخم قلبم ای دوست / که خنجر خورده ی این روزگارم
عاقبت از غم عشق تو دیوانه شدم / باده بر دست شدم راهی میخانه شدم
آن قدر حسرت میخانه کشیدم که ز شوق / به تمنای شرابت همچو پیمانه شدم
نظرات شما عزیزان: